مرارتها و مشقت های عملیات والفجر ده
دانشنامه دفاع مقدس » آفندها و پدافندها » عمليات والفجر ده »
آقای محمد زاده در مورد مشقاتی که رزمندگان شهرستان نیریز در این عملیات متحمل شدند میگوید: بچهها اصلا" سنگر اجتماعی نداشتند، بلکه گودالی حفر کرده بودند و شبها در این گودالها، پلاستیکی روی خودشان میکشیدند تا کمتر خیس شوند و به این شکل استراحتی میکردند. از نظر غذا هم فقط غذای سرد مثل کنسرو و کمپوت داده میشد، آن هم شب هنگام ماشین تدارکات میآمد غذای سرد را تحویل میداد و بر میگشت. از نظر آب هم از آب...
دانشنامه دفاع مقدس » آفندها و پدافندها » عمليات والفجر ده »
آقای محمد زاده در مورد مشقاتی که رزمندگان شهرستان نیریز در این عملیات متحمل شدند میگوید: بچهها اصلا" سنگر اجتماعی نداشتند، بلکه گودالی حفر کرده بودند و شبها در این گودالها، پلاستیکی روی خودشان میکشیدند تا کمتر خیس شوند و به این شکل استراحتی میکردند. از نظر غذا هم فقط غذای سرد مثل کنسرو و کمپوت داده میشد، آن هم شب هنگام ماشین تدارکات میآمد غذای سرد را تحویل میداد و بر میگشت. از نظر آب هم از آب...
شهدا سال 62 -وصیتنامه شهید علیرضا نقی زاده
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۲ » شهيد عليرضا نقي زاده »
و لا تقولوا لمن یقتل فی سبیل الله اموات بل احیاء و لکن لا تشعرون. و آنکسی را که درراه خدا کشتهشده مرده نپندارید بلکه او زنده ابدی است ولیکن شما این حقیقت را درنخواهید یافت. (سوره بقره، آیه ۱۵۴) چرا از شهادت میترسید؟ آیا کودکی را سراغ دارید که از پستان مادر بترسد. «امام حسین (ع)» با حمد و ستایش، خدای جهانیان را که بر ما منت نهاد و توفیق این را به ما داد که لااقل سربازی از سربازان...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۲ » شهيد عليرضا نقي زاده »
و لا تقولوا لمن یقتل فی سبیل الله اموات بل احیاء و لکن لا تشعرون. و آنکسی را که درراه خدا کشتهشده مرده نپندارید بلکه او زنده ابدی است ولیکن شما این حقیقت را درنخواهید یافت. (سوره بقره، آیه ۱۵۴) چرا از شهادت میترسید؟ آیا کودکی را سراغ دارید که از پستان مادر بترسد. «امام حسین (ع)» با حمد و ستایش، خدای جهانیان را که بر ما منت نهاد و توفیق این را به ما داد که لااقل سربازی از سربازان...
شهدا سال 65 -وصیتنامه شهید اکبر ربیعی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ » شهيد اکبر ربيعي »
بسم الله الرحمن الرحیم خدایا! در صف شهیدان غایبیم، توفیقی عطا کن که در صف پیام رسانان غائب نباشیم. با درود به ارواح پاک شهدا و با درود و سلام به امام امت و امت شهیدپرور. با درود و سلام به رهبر کبیر انقلاب و قائم مقام رهبری. با درود و سلام به تمامی رزمندگان و یاوران صدیق امام. با سلام و درود به خانوادههای محترم و معظم شهدا و مفقودین و اسیران، مجروحین و معلولین جنگ تحمیلی. خدایا! تو...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ » شهيد اکبر ربيعي »
بسم الله الرحمن الرحیم خدایا! در صف شهیدان غایبیم، توفیقی عطا کن که در صف پیام رسانان غائب نباشیم. با درود به ارواح پاک شهدا و با درود و سلام به امام امت و امت شهیدپرور. با درود و سلام به رهبر کبیر انقلاب و قائم مقام رهبری. با درود و سلام به تمامی رزمندگان و یاوران صدیق امام. با سلام و درود به خانوادههای محترم و معظم شهدا و مفقودین و اسیران، مجروحین و معلولین جنگ تحمیلی. خدایا! تو...
شهدا سال 60 -وصیتنامه شهید حسین نصیرپور
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۰ » شهيد حسين نصيرپور »
بسم الله الرحمن الرحیم من حسین نصیرپور اکنون که در جبهه نبرد حق و باطل هستم (جبهه سید خلف)، وظیفه شرعی خود میدانم که قبل از شهادت وصیتنامه خودم را تنظیم کنم. من به صورت حرف وصیتی ندارم. یک حرف با جوانان متعهد و مسئول مملکتم دارم و آن این است که در این میدان مقدس نبرد و جبهه حق علیه باطل هر روز دهها جوان به عشق اسلام و در غربت میجنگند و در غربت شهید میشوند، فقط...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۰ » شهيد حسين نصيرپور »
بسم الله الرحمن الرحیم من حسین نصیرپور اکنون که در جبهه نبرد حق و باطل هستم (جبهه سید خلف)، وظیفه شرعی خود میدانم که قبل از شهادت وصیتنامه خودم را تنظیم کنم. من به صورت حرف وصیتی ندارم. یک حرف با جوانان متعهد و مسئول مملکتم دارم و آن این است که در این میدان مقدس نبرد و جبهه حق علیه باطل هر روز دهها جوان به عشق اسلام و در غربت میجنگند و در غربت شهید میشوند، فقط...
شهدا سال 62 -زندگینامه شهید خلیل دمیری
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۲ » شهید خلیل دمیری »
ریزش برگهای پائیزی و صدای ناله برگهای خزان زده در پای درختان ایستاده در باغ، خاطرات آمدن کودکی را در مهره ماه 1342 در خانوادهای متدین و مذهبی، در یکی از روستاهای بخش آباده طشک بنام "تمشولی" به یاد میآورد. او که آمد خزان را به فراموشی برد و نامش خلیل نامیدن تا در کوره راه زندگی «خلیل» پدر و مادر باشد. اما سختی روزگار از همان ابتدا، شراب تلخ زندگی توأم با مشقت و سختی را در...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۲ » شهید خلیل دمیری »
ریزش برگهای پائیزی و صدای ناله برگهای خزان زده در پای درختان ایستاده در باغ، خاطرات آمدن کودکی را در مهره ماه 1342 در خانوادهای متدین و مذهبی، در یکی از روستاهای بخش آباده طشک بنام "تمشولی" به یاد میآورد. او که آمد خزان را به فراموشی برد و نامش خلیل نامیدن تا در کوره راه زندگی «خلیل» پدر و مادر باشد. اما سختی روزگار از همان ابتدا، شراب تلخ زندگی توأم با مشقت و سختی را در...
زندگینامه جانباز منصور حاجی زاده
دانشنامه دفاع مقدس » زندگينامه و آثار مکتوب جانبازان »
منصور حاجیزاده فرزند هدایت الله، در بیستم مرداد ماه سال 1340 در شهرستان نیریز و در خانوادهای متدین و مذهبی دیده به جهان گشود. دوران کودکی را در محیط آرام خانواده سپری و سپس برای آموختن علم و دانش وارد دبستان فرهنگ اسلامی شد. دوره راهنمایی را در مدرسه راهنمایی شهید مصطفی خمینی به پایان رساند. سپس دوره متوسطه را در دبیرستان شهید بهشتی این شهرستان با موفقیت طی نمود. همزمان با اوج گیری انقلاب اسلامی ایران...
دانشنامه دفاع مقدس » زندگينامه و آثار مکتوب جانبازان »
منصور حاجیزاده فرزند هدایت الله، در بیستم مرداد ماه سال 1340 در شهرستان نیریز و در خانوادهای متدین و مذهبی دیده به جهان گشود. دوران کودکی را در محیط آرام خانواده سپری و سپس برای آموختن علم و دانش وارد دبستان فرهنگ اسلامی شد. دوره راهنمایی را در مدرسه راهنمایی شهید مصطفی خمینی به پایان رساند. سپس دوره متوسطه را در دبیرستان شهید بهشتی این شهرستان با موفقیت طی نمود. همزمان با اوج گیری انقلاب اسلامی ایران...
شهدا سال 62 -وصیتنامه شهید مرتضی نگهداری
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۲ » شهيد مرتضي نگهداري »
بسمالله الرحمن الرحیم یدالله فوق ایدیهم. دست خدا بالاترین دستهاست و لا تحسین الذین قتلوا فی سبیل الله امواتاً بل احیاء عند ربهم یرزقون. بنام الله پاسدار حرمت خون شهیدان، با سلام بر حضرت مهدی موعود (عج) و نائب برحقش خمینی کبیر و امت شهیدپرور امام، این صابرین و شجاعان صدر اسلام. با درود بر شهدای صدر اسلام، از شهدای کربلای خونبار حسین (ع) تا شهدای گلگونکفن غرب و خوزستان خمینی. با سلام بر تمامی رزمندگان پرتوان اسلام که برای پیروزی...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۲ » شهيد مرتضي نگهداري »
بسمالله الرحمن الرحیم یدالله فوق ایدیهم. دست خدا بالاترین دستهاست و لا تحسین الذین قتلوا فی سبیل الله امواتاً بل احیاء عند ربهم یرزقون. بنام الله پاسدار حرمت خون شهیدان، با سلام بر حضرت مهدی موعود (عج) و نائب برحقش خمینی کبیر و امت شهیدپرور امام، این صابرین و شجاعان صدر اسلام. با درود بر شهدای صدر اسلام، از شهدای کربلای خونبار حسین (ع) تا شهدای گلگونکفن غرب و خوزستان خمینی. با سلام بر تمامی رزمندگان پرتوان اسلام که برای پیروزی...
شهدا سال 61 -زندگینامه شهید عزیز مشکین
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهید عزیز مشکین »
عزیز مشکین فرزند عوض، در سال 1344 در خانوادهای مذهبی و معتقد به اسلام در روستای دهمورد از توابع شهرستان نیریز متولد و از همان اوان کودکی با درد و رنج و محرومیت مردم روستا آشنا شد. در سن 6 سالگی به مدرسه رفت و تا کلاس دوم دبیرستان ادامه تحصیل داد. تحصیلات ابتدایی و راهنمایی را در زادگاه خود و کلاس اول و دوم دبیرستان را در شهرستان نیریز با موفقیت گذراند. عزیز جوانی متقی و با...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهید عزیز مشکین »
عزیز مشکین فرزند عوض، در سال 1344 در خانوادهای مذهبی و معتقد به اسلام در روستای دهمورد از توابع شهرستان نیریز متولد و از همان اوان کودکی با درد و رنج و محرومیت مردم روستا آشنا شد. در سن 6 سالگی به مدرسه رفت و تا کلاس دوم دبیرستان ادامه تحصیل داد. تحصیلات ابتدایی و راهنمایی را در زادگاه خود و کلاس اول و دوم دبیرستان را در شهرستان نیریز با موفقیت گذراند. عزیز جوانی متقی و با...
شهدا سال ۶۲ -زندگینامه شهید عباس بذرافشان
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۲ » شهيد عباس بذرافشان »
سال ۱۳۳۳ در روستای اسلامآباد کازرون، چشمان پر از طهارت و پاکی «عباس» به جهان گشوده شد. با اولین گریههای خود شادی و طراوت را به خانه هدیه کرد. هنوز طعم شیرین زندگی با مادر و نوازش دستهای مهربان او را بهخوبی احساس نکرده بود که در ششمین بهار زندگی، سایه پر لطف مادر از سر او برداشته شد و رفتن مادر، عباس را از نعمت محبت و نوازشهای او محروم ساخت. در فراق دوری از مادر، تحصیلات...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۲ » شهيد عباس بذرافشان »
سال ۱۳۳۳ در روستای اسلامآباد کازرون، چشمان پر از طهارت و پاکی «عباس» به جهان گشوده شد. با اولین گریههای خود شادی و طراوت را به خانه هدیه کرد. هنوز طعم شیرین زندگی با مادر و نوازش دستهای مهربان او را بهخوبی احساس نکرده بود که در ششمین بهار زندگی، سایه پر لطف مادر از سر او برداشته شد و رفتن مادر، عباس را از نعمت محبت و نوازشهای او محروم ساخت. در فراق دوری از مادر، تحصیلات...
زندگینامه جانباز عباس زارع
دانشنامه دفاع مقدس » زندگينامه و آثار مکتوب جانبازان »
عباس فرزند حاجی، در سال 1337 در شهر نیریز در خانوادهای مسلمان، زحمتکش و بیآلایش دیده به جهان گشود. تا کلاس سوم ابتدایی در نیریز درس خوانده و سپس ترک تحصیل نمود و در کنار پدر مشغول کار گردید. وی در دوران جوانی به شغل رانندگی روی آورد و به عنوان راننده ماشن آلات سنگین به استخدام شهرداری نیریز در آمد. در اوایل سال 1365 به همراه جمعی از کارکنان شهرداری جهت انجام عملیات راهسازی عازم منطقه آبادان...
دانشنامه دفاع مقدس » زندگينامه و آثار مکتوب جانبازان »
عباس فرزند حاجی، در سال 1337 در شهر نیریز در خانوادهای مسلمان، زحمتکش و بیآلایش دیده به جهان گشود. تا کلاس سوم ابتدایی در نیریز درس خوانده و سپس ترک تحصیل نمود و در کنار پدر مشغول کار گردید. وی در دوران جوانی به شغل رانندگی روی آورد و به عنوان راننده ماشن آلات سنگین به استخدام شهرداری نیریز در آمد. در اوایل سال 1365 به همراه جمعی از کارکنان شهرداری جهت انجام عملیات راهسازی عازم منطقه آبادان...